17

الان که دارم این پست رو مینویسم، یه عنکبوت بسیار خوشگل داره رو مانیتور رژه میره :)) خیلی دوست دارم باهاش بازی کنم ولی بیخیالش! پست تایپ کردن مهمتره :> بگذریم...

عاقا امروز زنگ دوم یه عاغای این شکلی  اومد مدرسمون تا برامون سخنرانی کنه! (من قصد مسخره کردن کسیو ندارم ولی اون حاج عاغاهه واقعا همین شکلی بود :)) ) این یارو واقعا تهِ سوژه بود...! مثلا دوستم ازش سوال پرسید ، وقتی داشت به سوال دوستم جواب میداد، یه سمت دیگه رو نگاه میکرد :)) البته من میدونم چرا اون کارو میکرد چون میخاست چشمش به چشمان نامحرم نیوفتد و سیل گناهان جاری نشود :)) بله  بعدش اومد یکم چرت و پرت درباره ی شبکه های ماهواره و پوچ گرایی و غرب و ... گفت و رفت. زنگ بعدم فیزیک داشتیم، با عاقای آزادیان! وای که چقدر این معلم مــــــــاهه ^_^ زنگ بعدشم فیزیک داشتیم، ولی امــتــحــان داشتیم که من امتحانو از 13نمره، 13 شدم D: ولی ازاینا بگذریم معلم فیزیکمون خیلی عشقه من میپرستمش 

علاوه بر معلم فیزیکمون، من معلمِ زیست و ریاضیمون رو هم بسیار بسیار بسیار دوست دارم ^_^ معلم شیمیمونم خیلی خوبه ر^^ کلا من تو درس هر معلمی که بتونم نمره ی خوب بیارم ، اون معلمو دوست دارم. و با این حساب فکر کنم معلم زبان اینگیلیش ـمون هم شامل بشه :))

خب از بحث درس مدرسه بیایم بیرون... فکر نکنم دیگه حرفی برای گفتن داشته باشم... اصن نمیدونم چرا این پست رو نوشتم؟! شاید بخاطر اینکه جدیدا خیلی کم وبو آپ میکنم. بیخیال، من رفتم ! 

+ یه عده این وسط هستن نمیخان منو جدی بگیرن و هی با خودشون میگن این یارو بچه ـست! خب منم متقابلا جدیشون نمیگیرم ! پرابلم؟! -__-

+ "Calm down and worship "Emperor 

+عاقا اون عنکبوته گُم شد :|